رد شدن به محتوای اصلی

آینده در مبارزه نهفته است

«سرمایهْ کارِ مرده‌ای است که، مانندِ خون‌آشام، زنده بودنش وابسته به مکیدنِ نیرویِ کارِ زنده است، و هر چه بیشتر زندگی کند، کارِ زندهٔ بیشتری می‌مَکَد». این کارل مارکس است، یک قرن و نیمِ پیش، اما از آن زمان واقعیتِ سرمایه‌داری که سالخورده‌تر شده است — در بلوغِ دورانِ متأخرِ جامعهٔ امپریالیستی — به این کلمات حقیقتی مبهوت‌کننده و عملی داده است. با جهانی‌شدن، سرمایه بازارها را در تمامِ عرض‌هایِ جغرافیایی اداره می‌کند و از دو میلیارد کارگرِ حقوق‌بگیر به دنبالِ ارزشِ اضافه‌ای است که آن را زنده نگه می‌دارد. علاوه بر این، در قدرت‌هایِ قدیمی که سرمایه‌داری، قبل از گسترش در سراسرِ جهان و ایجادِ قدرت‌هایِ جدیدِ مشتاقِ تقسیمِ مجددِ جهان، اولین بار آنجا متولد شد، کلِ داربستِ نظامِ اجتماعی نمی‌تواند بدونِ سهمِ رو به رشدِ مهاجران از نیرویِ کار سرِ پا بماند. تحلیلِ لنین از انحطاطِ انگلی و پوسیدگیِ سرمایه‌داری در مرحلهٔ امپریالیستی‌اش، درست مانندِ تحلیل‌هایِ مارکس، علم است و نه طعنه‌هایِ اخلاقی. در اروپا، آمریکا، ژاپن، زمستانِ جمعیتی (به معنایِ پیریِ جمعیت و افزایش نسبت جمعیتِ پیر به جمعیتِ جوان)، واقعیتِ ملموسِ جوامعی است که رشدشان دچارِ رکود و جمعیتشان به طورِ فزاینده‌ای پیر شده است و به معنایِ واقعیِ کلمه تنها با وارداتِ جوانان می‌توانند زنده بمانند.

این خون‌آشام از سه منبع تغذیه می‌کند: از نیرویِ کارِ کشورِ خود، از صادراتِ سرمایه و از وارداتِ نیرویِ کار. چنین جامعه‌ای به وضوح آینده‌ای ندارد و این امر در ناآرامیِ افکارِ عمومی، در رنجش‌ها و خشمِ پوپولیستی، به صورتِ مبهمی احساس می‌شود. علاوه بر این، سایه‌هایِ قدرت‌هایِ جدید، چین بیش از همه، بیش از پیش بلندتر می‌شوند و وضعیتِ موجودِ نظمِ جهانی را ناپایدار می‌سازند و در نتیجه امنیتِ دارایی‌ها، پادمان‌ها و حمایت‌هایِ دولتیِ رقبا را تضعیف می‌کنند.

واقعیت این است که آینده‌ای وجود دارد، اما نه در سرمایه: آینده در آن دو میلیارد کارگرِ حقوق‌بگیری است که نقیضِ سرمایه هستند. هیچ منطقه‌ای در جهان نیست که اصطکاک و برخوردِ تضادِ طبقاتی را، پنهان یا در انفجارهایِ ناگهانی، نشان ندهد. مبارزه برای رهایی لازم است ولی کافی نیست، چون طبقهٔ ما، طبقهٔ جهانی کارگر، موردِ استفادهٔ ابزاری قرار می‌گیرد، اسیرِ تعصب و ایدئولوژی شده و یا سرکوب می‌شود، همانطور که امروز در شیلی، لبنان، الجزایر، عراق، ایران و هند شاهدش هستیم. مبارزه تنها قدمِ اول است؛ تنها یک استراتژیِ کمونیستی و انترناسیونالیستی راه را به سویِ آینده می‌گشاید.

— ترجمهٔ Il futuro nella lotta از صفحهٔ ۲۰ ماهنامهٔ lotta comunista، سال ۵۵، شمارهٔ ۵۹۲، دسامبر ۲۰۱۹

پست‌های معروف از این وبلاگ

مطالب منتشر شده

تحلیل‌های مارکسیستی جنگ در اروپا و انترناسیونالیسم بیانیه‌ها دسامبر ۲۰۱۹: آینده در مبارزه نهفته است ژانویهٔ ۲۰۲۰: آموزش نوین فوریهٔ ۲۰۲۰: ویروس خرافات مارس ۲۰۲۰: جنگ علیه ویروس و «اتحاد مقدس» شیادان آوریل ۲۰۲۰: نامرئی‌ها و ریاکاران مه ۲۰۲۰: همه در معرض آزمون ژوئن ۲۰۲۰: بازگشت به مارکس سپتامبر ۲۰۲۰: منبع معجزه‌آسا اکتبر ۲۰۲۰: در اعماق طبقهٔ کارگر نوامبر ۲۰۲۰: آسیا پشت دروازه دسامبر ۲۰۲۰: واکسن‌ها و کمونیسم ژانویهٔ ۲۰۲۱: سیاستی دیگر فوریهٔ ۲۰۲۱: قابلیت حل در یورو مارس ۲۰۲۱: جنگ واکسن‌ها آوریل ۲۰۲۱: بیست سال بعد اسناد تاریخی جنبش کارگری، سوسیال‌دموکراسی و کمونیستی ایران جلد چهارم: آثار سلطان‌زاده سرسخن: پیرامون شخصیت ناشناختهٔ یک کوشندهٔ انترناسیونالیست ایرانی: سلطان‌زاده که بود؟ فصل اول: اشتباهات تئوریک اقتصاددانان نارودنیک فصل دوم: تجزیهٔ طبقاتی دهقانان فصل سوم: گذار مالکان از اقتصاد کوروه به اقتصاد سرمایه‌داری توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه کارزار دروغ‌پردازان حساب‌هایی که با هم جور در نمی‌آیند شکل‌بندی‌های اجت...