رد شدن به محتوای اصلی

دختران کابل

«فاک دت! —به جهنم— لازم نیست نگران آن باشیم. ما این کار را در ویتنام انجام دادیم، نیکسون و کیسینجر با این کار کنار آمدند.» این پاسخ یازده سال پیش جو بایدن، این طرفدار خروج بدون قید و شرط آمریکا از افغانستان، به ریچارد هالبروک بود که بابت بازگشت دوبارهٔ زنان افغانستان به دوران تاریکی ابراز نگرانی می‌کرد. امروزه روزنامه‌های سراسر جهان برای شکست نظم لیبرال و ارزش‌های آن جامه می‌درند و برای دختران کابل که از مدارس بیرون انداخته شده و به تعصب تاریک و ارتجاعی باز می‌گردند اشک تمساح می‌ریزند. اما فرمانده کل قوای غرب که مدعی اتحاد برای دموکراسی است همیشه آزادی و حقوق بشر در افغانستان را افسانه‌ای برای افراد ساده‌لوح می‌دانست — افسانه‌ای که ارزش جان سربازانش را ندارد. اروپای مزوّر و ناتوان دنباله‌رو آمریکا بود و امروز به نظر می‌رسد که تنها ترسش موج پناهجویان است.

این‌ها را خوب به یاد بسپارید، درس خود را بیاموزید: بورژوازی صفحات باشکوهی را در کتاب تاریخ رقم زده است: وی با انقلابات خود رژیم‌های اشرافی و فئودالی قدیمی را از بین برد و با مشعل روشنگری مسیر بشریت را روشن کرد. اما با قرن بیستم، یعنی قرن امپریالیسم و با آخرین انقلاب‌های ضد استعماری آن دوران برای همیشه تمام شده است: توسعهٔ سرمایه‌داری کل جهان را در بر گرفته است، دولت‌های بورژوایی به قدرت‌های امپریالیستی تبدیل شده‌اند که برای سهم خود از بازار جهانی می‌جنگند، پرولتاریا واقعاً به یک نیروی جهانی و تنها طبقهٔ انقلابی تبدیل شده است. هر مورد خاص آزادی و رهایی، و همچنین آرمان‌های ملّی که هنوز حل نشده باقی مانده‌اند، وای بر سپردن خود به سرمایه و صفوف قدرت‌های متخاصم؛ سرنوشتی جز آنکه در درگیری‌ها استفاده شده و سپس مانند عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی از کار افتاده دور انداخته شوند در انتظار آنان نیست. آنچه امروز در افغانستان رخ می‌دهد قبلاً در سوریه اتفاق افتاده است: دختران کابل فریب خوردند، مورد استفاده قرار گرفته و سپس مانند دختران کوبانی و شورش کردها به آن‌ها خیانت شد. خاورمیانهٔ بزرگ، از مدیترانه تا آسیای مرکزی، به کرّات اثبات کرده، با وجود ده‌ها و صدها میلیون پرولتاریای مدرن در خاورمیانه، هرگونه راه‌حل ملّی، قومی یا مذهبی یک بن‌بست است. پرولتاریای جهان تنها نیرویی است که می‌تواند با سرکوب و استثمار مخالفت کند و از این طریق کل بشریت را رها کند. کابل تنها ورشکستگی اسطورهٔ لیبرال، با نشان دادن بی‌پردهٔ منطق قدرت امپریالیسم، نیست، بلکه همچنین تأییدی است بر اینکه انترناسیونالیسم کمونیستی تنها راه و تنها راه‌حل است.

— ترجمهٔ Le ragazze di Kabul از صفحهٔ ۲۴ ماهنامهٔ lotta comunista، سال ۵۷، شمارهٔ ۶۱۱-۶۱۲، ژوئیه-اوت ۲۰۲۱

پست‌های معروف از این وبلاگ

مطالب منتشر شده

تحلیل‌های مارکسیستی جنگ در اروپا و انترناسیونالیسم بیانیه‌ها دسامبر ۲۰۱۹: آینده در مبارزه نهفته است ژانویهٔ ۲۰۲۰: آموزش نوین فوریهٔ ۲۰۲۰: ویروس خرافات مارس ۲۰۲۰: جنگ علیه ویروس و «اتحاد مقدس» شیادان آوریل ۲۰۲۰: نامرئی‌ها و ریاکاران مه ۲۰۲۰: همه در معرض آزمون ژوئن ۲۰۲۰: بازگشت به مارکس سپتامبر ۲۰۲۰: منبع معجزه‌آسا اکتبر ۲۰۲۰: در اعماق طبقهٔ کارگر نوامبر ۲۰۲۰: آسیا پشت دروازه دسامبر ۲۰۲۰: واکسن‌ها و کمونیسم ژانویهٔ ۲۰۲۱: سیاستی دیگر فوریهٔ ۲۰۲۱: قابلیت حل در یورو مارس ۲۰۲۱: جنگ واکسن‌ها آوریل ۲۰۲۱: بیست سال بعد اسناد تاریخی جنبش کارگری، سوسیال‌دموکراسی و کمونیستی ایران جلد چهارم: آثار سلطان‌زاده سرسخن: پیرامون شخصیت ناشناختهٔ یک کوشندهٔ انترناسیونالیست ایرانی: سلطان‌زاده که بود؟ فصل اول: اشتباهات تئوریک اقتصاددانان نارودنیک فصل دوم: تجزیهٔ طبقاتی دهقانان فصل سوم: گذار مالکان از اقتصاد کوروه به اقتصاد سرمایه‌داری توسعهٔ سرمایه‌داری در روسیه کارزار دروغ‌پردازان حساب‌هایی که با هم جور در نمی‌آیند شکل‌بندی‌های اجت...