یک سومِ ایتالیاییها فکر میکنند که چین بزرگترین تهدید در جهان است. سه سال پیش این رقم کمی بیش از ۶ درصد بود. این بادی است که میوزد. این ترس روز به روز پرورانده شد، و تقریباً به صورتی نامحسوس، توسطِ روزنامهها، شبکههایِ تلویزیونی، و رسانههایِ اجتماعی به آن دامن زده شد: اول یک نسیمِ ملایم، امروز یک بادِ تند، و فردا یک طوفان. روزنامهنگاران و تحلیلگران کارِ معمولِ خود را انجام میدهند، یعنی حرکت به دنبالِ جریانِ غالب: این بازتابی غریزی است که حتیٰ نیازی ندارد از قبل تعیین شود. تهاجمِ چین تعادلِ جهانی را بر هم زده است، و در غرب ایدئولوژیهایی رشد میکنند که آن را همراه با روسیه به عنوانِ دشمنِ جدید معرفی میکنند و روزنامهنگاران و مبلغان دست به کار میشوند و مغزها را با سمومِ جدیدِ خود پر میکنند.
اوکراین و تایوان دو بحرانی هستند که بحرانِ نظمِ جهانی را خلاصه میکنند. مسکو و پکن منافعِ حیاتیِ سرمایههایِ خود را در خطر دارند، واشنگتن آنها را به چالش میکشد تا هم بر اساسِ شرایطی که آمریکا تعیین میکند مذاکره کنند و هم از این بحرانها برایِ مهارِ متحدانِ خود در این رویارویی، یعنی اروپا و ژاپن در وهلهٔ اول، استفاده میکند. قارهٔ کهن و آفتابِ تابان تا حدی با این بازیِ آمریکا سازگار شدهاند ولی تا حدودی هم به دنبالِ راهِ خود هستند، راهی که اتحادهایِ قدیمی با واشنگتن را نمیشکند، اما در عین حال آنها را در رویاروییِ بینِ آمریکا و چین قربانیِ منافعِ آمریکا نمیکند. با این حال، خودمختاریِ استراتژیک، مستلزمِ تواناییِ عمل در سطحِ دیپلماتیک و نظامی است. اروپا دربارهٔ قطبنمایِ استراتژیکِ خود بحث میکند و یک نیرویِ مداخلهٔ سریع در کنارِ ارتشهایِ ملّی، با حداقل پنج هزار سرباز، ایجاد کرده است. ژاپن در حالِ شکستنِ محدودیتهایی است که پس از شکست در سال ۱۹۴۵ بر آن تحمیل شده بود؛ و در ژاپن بحثی در موردِ تواناییهایِ حمله و ضدِ حمله و برنامهریزی برایِ استقرارِ شبکهای از موشکهایِ میانبرد در جریان است، بازی با ابهام در مرزِ موضوعِ بازدارندگیِ هستهای.
این تنها آغازِ یک مسابقهٔ تسلیحاتی است که سالهایِ آینده را رقم خواهد زد. برایِ ردِ همهٔ اینها، برایِ جلوگیری از آیندهای از جنگ و بربریت، کارگران نیز به قطبنمایِ استراتژیکِ خود نیاز دارند: قطبنمایِ مارکسیسمِ علمی و انترناسیونالیسم. دشمن در خانهٔ خود ماست، ما باید با همهٔ امپریالیسمها بجنگیم اما قبل از هر چیز با امپریالیسمِ اروپایی. کارگرانِ همهٔ کشورها متحد شوید، ما به اتحادِ طبقهٔ جهانیِ خود در برابرِ طبقاتِ حاکمی نیاز داریم که خواهانِ تقسیمِ جهان به اردوگاههایِ مختلف هستند تا در رقابتِ مرگبارِ خود کارگران کشورهایِ مختلف را در برابرِ یکدیگر قرار دهند.
— ترجمهٔ L'aria che tira از صفحهٔ ۲۴ ماهنامهٔ lotta comunista، سال ۵۷، شمارهٔ ۶۱۶، دسامبر ۲۰۲۱