آرریگو چِروِتتو۱ در ۱۶ آوریل ۱۹۲۷ در بوئنوسآیرس آرژانتین از پدر و مادری از مهاجران ایتالیایی، آمادئو چروتتو۲ و برنادرینا پاسکوئینا۳ که هر دو اصالتاً اهل استان لیگوریای۴ ایتالیا بودند، به دنیا آمد. در اوان نوجوانی به زادگاه والدینش در لیگوریا بازگشت و در مجتمع صنعتی فولاد ایلوا۵ واقع در ساوونا۶ به عنوان کارآموز به کار مشغول شد. تجربهٔ کار در مجتمعی صنعتی به عنوان کارگر عاملی تعیینکننده در شکلگیری آگاهی طبقاتی وی داشت، موضوعی که وی بعدها تحقیقات مفصلی در مورد آن انجام خواهد داد. در ۲۵ ژوئیهٔ ۱۹۴۳ در اولین تظاهرات پس از سقوط موسولینی شرکت کرد و در ۸ سپتامبر به عنوان پارتیزانی از بریگاد فوریو سگوئرسوی ساوونا۷ در لانگهٔ پیهمونته۸ در طول جنگ آزادیبخش ایتالیا علیه فاشیستها و نازیها جنگید و در ژوئیهٔ ۱۹۴۴ نشان صلیب شایستگی۹ را دریافت کرد.
آرریگو چروتتو به همراه پیرو پاریزوتتو۱۰ و آنتونیو بولیانی۱۱ پس از یک سال عضویت، از ۲۵ آوریل ۱۹۴۵ تا بهار ۱۹۴۶، از حزب کمونیست ایتالیا۱۲ خارج شد و سیاستهای پالمیرو تولیاتتی۱۳ را رد کرد. تولیاتتی برخلاف سنت بخش بزرگی از چپ ایتالیا (آنارشیستها، کمونیستهای چپ، سوسیالیستهای حداکثرگرا۱۴) در آوریل ۱۹۴۴ در ابتکاری موسوم به «چرخش سالرنو»،۱۵ به پیروی از برنامهٔ اتحاد شوروی تحت رهبری استالین، اتحاد با نیروهای بورژوازی، یعنی نیروهای طرفدار نهاد سلطنت را پیشنهاد کرد. در نتیجه چروتتو به این نتیجه رسید دیگر امکان فعالیت در حزب کمونیست وجود ندارد و از آن خارج شده و ترجیح میدهد خود را آنارشیست اعلام کند.
در ساوونا، که جنبش آنارشیستی ریشهداری دارد، با اومبرتو مارزوککی،۱۶ از معتبرترین شخصیتهای آنارشیست، آشنا شده و با وی به مطالعهٔ آثار کمونیسم لیبرتارین میپردازد. در سال ۱۹۴۸ همچنین با پییر کارلو مازینی۱۷ و لورنزو پارودی۱۸ آشنا میشود که پارودی تا آخر عمر در مبارزه با چروتتو همراه باقی میماند. در آن سالها چروتتو، کارگری خودآموخته بوده و شروع به خواندن آثار کلاسیک مارکسیسم، مارکس، انگلس و لنین میکند و به مواضع مارکسیستی نزدیکتر شد. او مینویسد: «من خود را به عنوان یک مارکسیست-آنارشیست معرفی میکنم. اما هنوز نمیدانم: هنوز چیزهای بیشتری برای خواندن، مطالعه، بررسی [...] دارم.»۱۹
در مارس ۱۹۵۰، در کنفرانسی که توسط فدراسیون آنارشیستی لیگوریا۲۰ در جنووا-پونتهدچیمو۲۱ سازماندهی شد، شرکت کرد و از مواضع گروه برای «جنبشی جهتدار و هماهنگ» برای مبارزه با «هیچگرایی»۲۲ آنارشیستی و عرضهٔ چشمانداز مبارزهٔ سیاسی انضمامی به فدراسیون آنارشیست ایتالیا۲۳ حمایت کرد. چروتتو از مه ۱۹۵۰ تا مه ۱۹۵۱ با روزنامهٔ میلانی لیبرتاریو۲۴ همکاری کرد و طی این مدت ۲۱ مقاله در موضوعات جنگ سرد و استعمارزدایی نوشت. همچنین طی سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۷ در روزنامهٔ ایمپولسو۲۵ (نبض) ارگان «گروههای آنارشیستی اقدام پرولتاریا»۲۶ به تعمیق مفهوم امپریالیسم پرداخت و، با دفاع از نظریهٔ سرمایهداری دولتی، ماهیتِ سرمایهداری اتحاد جماهیر شوروی را بررسی کرد.
چروتتو با مطالعهٔ اثر لنین با عنوان امپریالیسم، عالیترین مرحلهٔ سرمایهداری نظریهٔ «امپریالیسم واحد»۲۷ را بسط داد که با بینش رایج جهان دوقطبی و تقسیم بازار جهانی به دو اردوگاه «سوسیالیستی»، یعنی کشورهای مرتبط با اتحاد جماهیر شوروی، و «سرمایهداری»، یعنی آمریکا و کشورهای غربی، مخالف است. چروتتو، در این نظریه، با شروع از تزهای آمادئو بوردیگا۲۸ در مورد ماهیت اجتماعی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان شکلی از سرمایهداری دولتی، استدلال میکند که تمام قدرتهای مطرح امپریالیستی هستند و توسعهٔ نابرابر رشد اقتصادی منجر به مبارزهٔ مداوم برای تصاحب بازارهای جدید برای صادرات سرمایه و کالا میشود. بنابراین هیچ تفاوتی ماهوی بین این دو «بلوک» وجود ندارد.
،از ۲۴ تا ۲۵ فوریه ۱۹۵۱، وی که از بنیانگذاران «گروههای آنارشیستی اقدام پرولتاریا» (گااپ) بود، تز «انحلال دولت به عنوان دستگاهی طبقاتی»۲۹ را ارائه کرد. او در تز خود استدلال میکند که «انقلاب اجتماعی، که جامعهای بدون طبقه را برپا میکند، با انحلال همزمان بورژوازی به عنوان یک طبقه و انحلال دولت بهعنوان یک دستگاه طبقاتی انجام میشود [...] این وظیفهٔ سازمانهای تودهای پرولتری (شورای کارخانهها، مزارع جمعی، کمیتههای مردمی) است که امکانات نظام سرمایهداری را مصادره کنند و مدیریت مستقیم و جمعی را بر عهده گیرند.»۳۰
در گااپ، یک سنت سوسیالیستی لیبرتارین، با نمایندگی پیر کارلو مازینی، و یک جریان مارکسیستی و لنینیستی، با نمایندگی چروتتو، همزیستی داشتند. واگرایی مواضع مختلف بعداً منجر به گسست قطعی از مازینی (۱۹۵۸) شد.
در گزارشهای کنفرانسهای سالانهٔ بعدی گااپ، چروتتو موضوع عمیقتر کردن تجزیه و تحلیل تضادهای امپریالیستی را مطرح میکند تا مبارزان به سمت توجه به مسائل سیاست بینالملل و بحرانهای متعاقب آن، که هنوز «پیرامونی» هستند، سوق داده شوند. (جنبشهای کارگران برلین شرقی، مخالفت طبقهٔ کارگر فرانسه با جنگ هندوچین و غیره).
چروتتو در دسامبر ۱۹۵۰ در جریان بازسازی از ایلوا اخراج شد و در مه ۱۹۵۱ به آرژانتین بازگشت و به مدت یک سال، تا مه ۱۹۵۲ در آنجا ماند. بازگشت به ساوونا او را بلافاصله درگیر مبارزه سیاسی-تئوریک و تلاش سازمانی برای تشکیل هستهای از کادرهای انقلابی میکند. چروتتو که بدون حقوق باقی مانده بود، پیشنهاد انتشارات فلترینللی۳۱ برای تحقیق در مورد جنبش کارگری ساوونا را میپذیرد. در آن سالها، او تحقیقات تاریخی خود را در مورد ریشههای آگاهی طبقاتی در پرولتاریا، که خود وی اولین گامهای کسب آگاهی سیاسیاش را در آن برداشته بود، عمیقتر میکند: بین سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۵۸ سه مطالعه در مورد «مبارزات کارگران ذوب آهن ساوونا در سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۹۱۳»،۳۲ در مورد «بحران جنبش کارگری ساوونا و فعالیت جاچینتو منوتتی سراتی در سال ۱۹۱۲»،۳۳ و همچنین مطالعهای در مورد «سالهای سرخ پس از جنگ و ظهور فاشیسم در ساوونا»۳۴ انجام میدهد و بر روی یک مطالعه در مورد مقاومت در ساوونا کار میکند. بعداً برای تأمین مخارج خود، کار به عنوان نمایندهٔ انتشارات جولیو آیناودی ادیتوره۳۵ را میپذیرد.
چروتتو این دورهٔ اول توسعهٔ حزب تا سال ۱۹۵۶ را به عنوان «مبارزه برای انترناسیونالیسم»۳۶ تعریف میکند.
پس از مرگ استالین در سال ۱۹۵۳ و با شروع بحران استالینیسم در شوروی، این بحران در حزب کمونیست ایتالیا در برخوردهای بین پالمیرو تالیاتتی و پیترو سکییا۳۷ منعکس میشود. جولیو سنیگا،۳۸ دستیار سابق سکیا، در سال ۱۹۵۴ جنبش آتزیونه کمونیستا۳۹ (اقدام کمونیستی) را به عنوان سخنگوی جناح مخالف درون حزب کمونیست ایتالیا تأسیس کرد.
در سال ۱۹۵۶، به دنبال وقایع مجارستان و «گزارش خروشچف»، بحران استالینیسم به شدت شتاب گرفت و در ژوئن همان سال روزنامهٔ «اقدام کمونیستی» منتشر شد. در دسامبر، اقدام کمونیستی همراه با جریانهای مختلف تاریخی ضد استالینیستی، گااپ، حزب کمونیست انترناسیونالیست۴۰ اونوراتو دامن،۴۱ تروتسکیستهای گروههای کمونیست انقلابی۴۲ لیویو مایتان،۴۳ با گردهمایی در سینمای دانته در میلان «جنبش کمونیست چپ»۴۴ را تشکیل میدهند.
چروتتو، به دنبال تصمیم کمیتهٔ ملّی گااپ، گرچه خودش مخالف بود، برای کار در روزنامه به میلان فرستاده شد. او تا اوت ۱۹۵۶ در این روزنامه کار کرد و تلاشهای وی برای مقابله با حداکثرگرایی و افراطگرایی، و بیش از همه تحلیل و تعریف نظام اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان «سرمایهداری دولتی» که به عنوان یک امپریالیسم در بازار جهانی وارد شده است باعث حادترین واگراییها شد. در میان حامیان اقدام کمونیستی، علاوه بر سنیگا گروهی دیگر از اعضای سابق حزب کمونیست ایتالیا نیز بودند که هنوز از «اسطورهٔ» استالینیستی اتحاد جماهیر شوروی حمایت میکردند، مانند رایموندی، نوئه۴۶ و ویناتزا،۴۷ پیر کارلو مازینی که به طور فزایندهای بر حزب سوسیالیست ایتالیا تمرکز کرده بود و یکی از بنیانگذاران حزب کمونیست ایتالیا در لیوورنو۴۸ یعنی برونو فورتیکییاری[50]. جورجو گاللی۵۰ نیز با روزنامه همکاری میکرد.
در سال ۱۹۵۷ گااپ در اقدام کمونیستی منحل و اولین کنفرانس ملی جنبش کمونیست چپ در لیوورنو از ۳ تا ۴ نوامبر ۱۹۵۷ برگزار شد. چروتتو و پارودی که اکنون مواضع آشکارا لنینیستی دارند، چشمانداز استراتژیک خود را به شیوهای ارگانیک ارائه کردند. در تزهایی در مورد توسعهٔ امپریالیستی، مدت زمان مرحلهٔ ضد انقلابی و توسعهٔ حزب طبقه»۵۱ معروف به تزهای ۵۷۵۲ آنها چرخهٔ جهانی سرمایهداری را تحلیل میکنند و به صراحت امکان وقوع بحران جهانی در کوتاهمدت را منتفی دانسته و تشکیل حزب طبقه با شروع از «یک کار نظری عمیق و پرشور»۵۳ را در اولویت قرار میدهند. اما اختلاف نظرها باعث اخراج مازینی و سنیگا در سال ۱۹۵۹ شد که بعدها بعد از «گشایش»۵۴ حزب به سوی آنها توسط پییترو ننی۵۵ به حزب سوسیالیست ایتالیا۵۶ پیوستند.
در سال ۱۹۵۹ نقش چروتتو و پارودی در هیئت تحریریههای اقدام کمونیستی پررنگتر میشود. اما ضربهٔ اخراج مازینی و سنیگا به قدرت سازمانی بسیار سنگین است: از دست دادن مبارزان، تضعیف روحیه، جداییها. بنابراین امکان عمل سیاسی فعال محدود شد، و در نتیجه سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ برای چروتتو و پارودی بیش از همه سالهای مطالعه و تحلیل نظری در مورد چین به عنوان «سرمایهداری دولتی نوپا»،۵۷ در مورد مسئلهٔ استعمار و در مورد اروپا به عنوان یک بلوک اقتصادی جدید بود.
در سال ۱۹۶۳، اختلاف نظرها در مورد چین و جنبش مائوئیستی باعث گسست رایموندی و دیگر هواداران سابق حزب کمونیست ایتالیا شد که آشکارا مخالف تزهای چروتتو در مورد چین مائوئیستی بودند که چین مائوئیست و سیاست اقتصادی آن را نتیجهٔ انقلابی بورژوا-دموکراتیک و سرمایهداری دولتی تلقی میکردند.
در سال ۱۹۶۳ چروتتو و فورتیکییاری تصمیم گرفتند که تحریریه و چاپ روزنامه را به جنووا منتقل کنند و از آوریل ۱۹۶۴ مجموعهای از مقالات چروتتو منتشر شد که هدف آن «روشن کردن خطوط اساسی برداشت لنینیستی از حزب»۵۸ بود که لنین ایدهٔ اولیهٔ کارل مارکس «دربارهٔ روند طبیعی-تاریخی توسعهٔ شکلبندیهای اجتماعی-اقتصادی»۵۹ را پی گرفته بود. این مطالعهای است که دو سال بعد در کتابی با عنوان «مبارزهٔ طبقاتی و حزب انقلابی»۶۰ گردآوری میشود و در مورد مفهوم لنینیستی عمل سیاسی به عنوان پایهٔ راهحل علمی «مشکلاتی است که با گرایش عینیتگرای آمادئو بوردیگا و سوبژکتیویست لئون تروتسکی حل نشده رها شدهاند.»۶۱
چروتتو راهحل را در پیوند ارگانیک بین سرمایهٔ کارل مارکس و چه باید کرد؟ لنین پیدا کرد؛ وی از اینجا به موضوعات ائتلاف کارگران و قانون اقتصادی که آن را تعیّن میبخشد و البته موضوع آگاهی سیاسی طبقه که از بیرون از روابط بین کارگران و کارفرمایان اعمال میشود۶۲ میپردازد؛ فصل آخر بر نقش حزب انقلابی در تعریف استراتژی، به عنوان «نتیجه تحلیل علمی مرحلهای معین از مبارزه طبقاتی»۶۳ تمرکز میکند.
چروتتو پس از تجربهٔ همزیستی مواضع ناسازگار در اقدام کمونیستی، یک سازمان جدید و کاملاً همگن تشکیل داد. در دسامبر ۱۹۶۵ اولین شمارهٔ لوتتا کمونیستا۶۴ (مبارزهٔ کمونیستی) منتشر شد و کار گستردهٔ تأسیس سازمانی آغاز شد. تحکیم و توسعهٔ حزب به چروتتو اجازه داد تا حرفهای طولانی در تحلیل سیاسی-اقتصادی آغاز کند.
از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۵ آریگو چروتتو ۷۹۴ مقاله نوشت. تا سال ۱۹۶۳، ۲۴۱ مقاله و از ۱۹۶۴ به بعد، ۵۵۳ منتشر شدند. آنها بیشتر در اومانیتا نووا،۶۵ وولونتا،۶۶ آمیکو دل پوپولو،۶۷ لیبرتاریو، ایمپولسو، پرومتئو،۶۸ آتزیونه کمونیستا و از دسامبر ۱۹۶۵ در لوتتا کمونیستا منتشر شدند. همچنین میتوان به آجیتاتزیونه۶۹ (آژیتاسیون، تحریک)، بولتن داخلی کمونیست چپ،۷۰ اورینتامنتی۷۱ (مواضع) و مجلات تاریخی موویمنتو اوپرایو۷۲ (جنبش کارگران)، ریویستا ایستوریکا دل سوچالیسمو۷۳ (مجلهٔ تاریخی سوسیالیسم) و موویمنتو اوپرایو اِ سوچالیستا این لیگوریا۷۴ (جنبش کارگری و سوسیالیستی در لیگوریا) اشاره کرد. موضوعات مربوط به بخش بزرگی، یعنی ۳۴۰ مقاله، تحلیل روند توسعهٔ نابرابر اقتصادی و سیاسی امپریالیسم و بازار جهانی است. بقیه به موضوعات نظری، ۲۰۲ مقاله، چرخهٔ ایتالیایی۷۵ در جنبههای اقتصادی و سیاسی آن، مبارزه برای تأسیس حزب لنینیست، تحقیقات تاریخی، و دیگر نوشتههای جزئی مربوط میشوند. تثبیت و توسعهٔ این کار به چروتتو اجازه میدهد تا روند طولانی سازماندهی مجدد تولید نظری پنجاه سالهٔ خود را آغاز کند تا موضوعات اصلی تحلیل خود را به شکلی ارگانیک منتشر کند:
امپریالیسم واحد،۷۶ میلان، ۱۹۸۱، که در آن مطالبی برای تحلیل سیر امپریالیسم جهانی از دههٔ ۱۹۵۰ تا دههٔ ۱۹۸۰ به صورتی ارگانیک گردآوری شده است؛
رقابت جهانی،۷۷ میلان، ۱۹۹۰، که در آن رقابت امپریالیستی دههٔ هشتاد به عنوان «نخستین نتیجهٔ جنگ سرمایه که پنجاه سال است ادامه دارد» تلقی میشود: در جبههٔ شرقی، روسیه شکست خورد و آلمان پیروز شد، در حالی که در جبههٔ غربی، پایان هنوز باز است؛
چرخهٔ سیاسی سرمایهداری دولتی، ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۷،۷۸ میلان، ۱۹۸۹: گرایش به شکلگیری سرمایهداری دولتی در توسعهٔ تولید سرمایهداری شناسایی میشود و استالینیسم به عنوان جنبشی سیاسی حامی آن شکل قانونی مالکیت تلقی میشود؛
توسعهٔ سیاسی نابرابر ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹،۷۹ میلان، ۱۹۹۱: ارزیابی توسعهٔ سرمایهداری ایتالیا در دههٔ هفتاد و تحلیل عدم تعادل عمیق بین حرکت اقتصاد و حرکت روبنای سیاسی؛
مسئلهٔ دشوار زمانها،۸۰ میلان، ۱۹۹۰، در این اثر چروتتو در مورد بحث زمان وقوع انقلاب بین استالین، تروتسکی و بوردیگا مداخله میکند: در حالی که تشخیص علمی روند کلی، یا آنگونه که لنین میگوید تکامل، سرمایهداری و پیشبینی ناگزیر بودن خروجیها یا نتایج آن امکانپذیر است، پیشبینی ضربالاجلهای آن، جایی که حزب به عنوان یک عامل فعال وارد میشود، غیرممکن است؛
پوستهٔ سیاسی،۸۱ میلان، ۱۹۹۴، که حاوی تأملی در برداشت مادی از سیاست است، در اواسط دههٔ هفتاد، تحلیل «سر سیاسی»۸۲ در مواجهه با روش مطالعهٔ «بدن اجتماعی»۸۳ را آغاز کرد.
چروتتو در ۲۳ فوریهٔ ۱۹۹۵ در ساوونا درگذشت، اما انتشار نوشتههای او توسط انتشارات لوتتا کمونیستا۸۴ ادامه دارد. بعد از ۱۹۹۵ آنها به این شکل منتشر شدهاند:
جهان چندقطبی، ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵،۸۵ میلان، ۱۹۹۶: در نوشتههای سالهای آخر چروتتو دربارهٔ سیاست بینالملل، بر تعدد شخصیتهای اصلی صحنهٔ جهانی، در یک چرخهٔ اقتصادی پایدار با ابعاد بیسابقه و با پویایی در حال شتاب تغییر و بیثباتی توازنها و اتحادها تأکید شده است؛
نیروها و صور تغییر ایتالیایی،۸۶ میلان، ۱۹۹۷، که در آن روند تغییر شکلبندی اقتصادی-اجتماعی ایتالیا در چارچوب گسترش طولانی بینالمللی شروع شده از دوره دوم پس از جنگ بازسازی میشود؛
روش و حزب علم،۸۷ میلان، ۱۹۹۸: در اینجا نوشتههای تحقیقاتی چروتتو در خاستگاههای روش و علوم سیاسی، در تاریخ جدید از قرن شانزدهم، و «محور نظریه»۸۸ برای گذر به دوران جدال چند قطبی گردآوری شده است؛
تحقیقات و نوشتهها،۸۹ میلان، ۲۰۰۵، که آثار دههٔ پنجاه را جمع آوری کرده است، از مطالعه در مورد خاستگاه بورژوازی ساوونا تا خاستگاه کارگران ساوونا، از اولین مبارزات کارگران ذوبآهن تا جنبش مقاومت.
انتشار مجموعه آثار چروتتو در ۲۷ جلد در انتشارات لوتتا کمونیستا در حال انجام است. برخی از متون اصلی چروتتو به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، روسی (توسط انتشارات سیانس مارکسیست۹۰ پاریس) و یونانی (توسط انتشارات دییتنیسموس۹۱ [انترناسیونالیسم پرولتری] آتن) ترجمه شدهاند.
1. Arrigo Cervetto
2. Amadeo Cervetto
3. Bernardina Pasquino
4. Liguria
5. ILVA
6. Savona
7. brigata Savona - Furio Sguerso
8. Langa piemontese
9. la Croce al merito
10. Piero Parisotto
11. Antonio Bogliani
12. Partito Comunista Italiano (PCI)
13. Palmiro Togliatti
14. socialisti massimalisti
15. Svolta di Salerno
16. Umberto Marzocchi
17. Pier Carlo Masini
18. Lorenzo Parodi
19. “mi identificherei come marxista-anarchico. Però non so ancora: molto, molto devo ancora leggere, studiare, vagliare [...]”.
20. Federazione Anarchica Ligure
21. Genova-Pontedecimo
22. nullismo
23. Italian Anarchist Federation (FAI)
24. Il Libertario
25. L'Impulso
26. Gruppi Anarchici di Azione Proletaria (GAAP)
27. imperialismo unitario
28. Amadeo Bordiga
29. Liquidazione dello Stato come apparato di classe
30. “la rivoluzione sociale, instauratrice di una società senza classi, si compie con la simultanea liquidazione della borghesia come classe e dello Stato come apparato di classe [...] è compito delle organizzazioni proletarie di massa (consigli di fabbrica, collettività agricole, comitati popolari) espropriare il regime capitalistico delle sue strutture ed assumerne la gestione diretta e collettiva”.
31. Biblioteca Feltrinelli
32. Le lotte operaie alla Siderurgica di Savona, 1861-1913
33. La crisi del movimento operaio savonese e l'attività di G. M. Serrati nel 1912
34. Dopoguerra rosso e avvento del fascismo a Savona
35. Giulio Einaudi Editore
36. “lotta per l'internazionalismo”
37. Pietro Secchia
38. Giulio Seniga
39. Azione Comunista
40. Partito Comunista Internazionalista
41. Onorato Damen
42. Gruppi Comunisti Rivoluzionari
43. Livio Maitan
44. Movimento della Sinistra Comunista
45. Raimondi
46. Noè
47. Vinazza
48. Livorno
49. Bruno Fortichiari
50. Giorgio Galli
51. Tesi sullo sviluppo imperialistico, sulla durata della fase controrivoluzionaria e sullo sviluppo del partito di classe
52. Tesi del '57
53. un profondo ed appassionato lavoro teorico
54. apertura
55. Pietro Nenni
56. Partito Socialista Italiano
57. nascente capitalismo di stato
58. mettere in chiaro le linee fondamentali della concezione leninista del partito
59. di un processo storico naturale di sviluppo delle formazioni economico-sociali
60. Lotte di classe e partito rivoluzionario
61. ai problemi lasciati insoluti dall'inclinazione oggettivista di Amadeo Bordiga e da quella soggettivista di Trotsky
62. portata dall'esterno dei rapporti tra operai e padroni
63. risultato di un'analisi scientifica di una determinata fase della lotta delle classi
64. Lotta Comunista
65. Umanità Nova
66. Volontà
67. Amico del Popolo
68. Prometeo
69. Agitazione
70. Bollettino interno della sinistra comunista
71. Orientamenti
72. Movimento Operaio
73. Rivista storica del socialismo
74. Movimento operaio e socialista in Liguria
75. ciclo italiano
76. L'Imperialismo unitario
77. La contesa mondiale
78. Il ciclo politico del capitalismo di Stato, 1950-1967
79. L'ineguale sviluppo politico, 1968-1979
80. La difficile questione dei tempi
81. L'involucro politico
82. testa politica
83. corpo sociale
84. Edizioni Lotta Comunista
85. Il mondo multipolare, 1990-1995
86. Forze e forme del mutamento italiano
87. Metodo e partito scienza
88. l'asse della teoria
89. Ricerche e scritti
90. Éditions Science Marxiste
91. Διεθνισμός (Diethnismos)