هزاران قربانی نظامی و غیرنظامی و سه میلیون غیر نظامی پناهنده در شهر محاصره شدهٔ ماریوپُل نقشهٔ غمانگیز پاکسازی قومی جنگهای یوگوسلاوی را دوباره در اذهان ترسیم میکند. خرس روسی پنجهاش را روی اوکراین کشیده و در طلب انتقام از فروپاشی و تجزیهٔ اتحاد جماهیر شوروی است که نشان دهندهٔ پایان تقسیم [امپریالیستی] یالتا در سی سال پیش بود. در مناقشهای که شامل همهٔ امپریالیسمها و بورژوازی مرزی اوکراین — تقسیم شده بین اتحادیهٔ اروپا و روسیه — است، هیچکس نمیتواند بگوید چگونه و چه زمانی درهمتنیدگی جنگ نظامی و جنگ اقتصادی با تحریمها پایان خواهد یافت. امپریالیسم اروپا غافلگیر شده است. در حالی که اتحادیهٔ اروپا نیم قرن است با واردات گاز و نفت و صادرات سرمایه با روسیه مرتبط بوده است، نیمی از اوکراین را نیز جذب حوزهٔ نفوذ خود کرده است. امپریالیسم آمریکا، همراستا با ناسیونالیسم لهستانی، همواره ناسیونالیسم اوکراینی را برانگیخته و خرس روسی را با تهدید گسترش ناتو تا مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، برای مهار اتحادیهٔ اروپا و ایجاد شکاف بین اروپا و روسیه، تحریک کرده است. شاید بازی از کنترل خارج شده باشد. امپریالیسم چین میکوشد از بیطرفی خود بهره ببرد؛ پکن در بحران نظم جهانی سابق هماهنگ با مسکو وارد عمل میشود، اما نمیخواهد نفوذ فزایندهٔ خود در بازارهای جهانی را به خطر بیندازد. اژدها زمان را در جبههٔ خود دارد، که آسیا را در حال صعود و غرب را در حال نزول میبیند.
یک چیز مسلم است. جنگ در اوکراین تنها اولین مورد از سلسله جنگهایی است که نشانگر دوران جدیدی در روابط جهانی است؛ تمامی قدرتها با افزایش عظیم هزینههای نظامی برای آن آماده میشوند. آلمان بهطور ناگهانی با تخصیص ۱۰۰ میلیارد یورو بودجه از تغییر دوران خبر داد. اتحادیهٔ اروپا مخارج نظامی خود را به ۲ درصد تولید ناخالص داخلی، یعنی حداقل ۵۰ میلیارد افزایش دیگر، خواهد رساند. ژاپن پیشاپیش تصمیم به افزایش دو برابری هزینههای نظامی خود، از ۵۰ به ۱۰۰ میلیارد دلار، گرفته است. اگر آمریکا هزینههای نظامی خود را از ۳ به ۴ درصد تولید ناخالص داخلی، آنطور که برخی جریانها میخواهند، برساند، ۲۰۰ میلیارد دیگر به این بودجه افزوده میشود. چین در نظر دارد تا سال ۲۰۳۵ یک نیروی نظامی در سطح جهانی ایجاد کند.
شاهد تجدید تسلیحاتی عظیم، بسیج عظیم ایدئولوژیها و تعصبها هستیم: از یک سو «ارزشهای» غرب، از سوی دیگر اسطورهٔ ناسیونالیستی روسیهٔ کبیر، یا سنت هزار سالهٔ امپراتوری میانهٔ [چین]. در قارهٔ کهن از میهنپرستی جدید اروپایی استقبال میشود. میهنپرستی ارابههای توپ عنوان طعنهآمیز لنین برای تبلیغات حول تجدید تسلیحاتی در سال ۱۹۱۳ بود، یعنی یک سال قبل از جنگ بزرگ. آیا راهی برای جلوگیری از این موج وجود دارد؟ تنها یک راه: پرولتاریا باید خود را به قدرتی در میان قدرتها تبدیل کند. مزدبگیران در اروپا بیش از ۲۰۰ میلیون، در اوکراین ۱۶ میلیون، در روسیه و اتحادیهٔ اوراسیا تقریباً ۸۰ میلیون نفر هستند. سیصد میلیون پرولتر، با اتحاد، هر امپریالیسم و هر ناسیونالیسمی را از بین خواهند برد. انترناسیونالیسم کمونیستی تنها راهحل واقعی است.
— ترجمهٔ Patriottismo da cannone از صفحهٔ ۲۴ ماهنامهٔ lotta comunista، سال ۵۸، شمارهٔ ۶۱۹، مارس ۲۰۲۱