رفقای عزیز،
اگر از روی اطلاعات پراکنده دربارۀ رشد جنبش کمونیستی در لهستان که به روزنامههای ما میرسد، و اگر (بیشتر) از روی گزارشهای بعضی از رفقای لهستانی بسیار برجسته، قضاوت کنیم، در لهستان انقلاب دارد به اوج میرسد.
یک انقلاب کارگری در حال تکوین است: فروپاشی کامل P.P.S.۱ (در روسیه اس.آرها و منشویکها، در اروپا انترناسیونالهای ٢ و ٢٫۵). اتحادیهها یکی پس از دیگری دارند به کمونیستها ملحق میشوند. رشد تظاهرات و غیره. ورشکستگی مالی قریبالوقوع و اجتنابناپذیر. شکست بزرگ دمکراسی بورژوایی (و خردهبورژوایی) در لهستان در مورد رفرم ارضی، شکستی که مقدر، اجتنابناپذیر و محکوم بود به اینکه اکثریت جمعیت روستایی – کل قشر فقیر دهقانان – را به طرف کمونیستها بکشاند.
ورشکستگی مالی و غارت بیشرمانۀ لهستان توسط سرمایههای آنتانت (فرانسه و سایر کشورها) افشای عملی توهمات ملی و عظمت طلبانه را همراه دارند، افشایی که برای تودهها، برای کارگران عادی، برای دهقانان عادی به نحو خیره کنندهای واضح و ملموس است.
اگر چنین باشد، پس انقلاب (انقلاب شوروی) در لهستان باید پیروز شود و به زودی پیروز میشود. حال که وضع چنین است، باید از اینکه دولت و بورژوازی انقلاب را به وسیلۀ سرکوب خونین یک قیام زودرس خفه کنند، جلوگیری کرد. شما نباید تحریک بشوید. شما باید منتظر باشید که مد به بالاترین حد خود برخیزد: مد همه چیز را جارو خواهد کرد و کمونیستها را به پیروزی میرساند.
اگر بورژوازی ١٠٠ تا ٣٠٠ نفر را بکشد، این جنبش را نابود نخواهد کرد. ولی اگر بتواند قتل عامی به راه اندازد که ١٠ تا ٣٠ هزار کارگر را بکشد، این ممکن است انقلاب را حتی برای سالها به تأخیر اندازد.
اگر برای دولت مهم است که انتخابات Sejm را برگزار کند، آنگاه کوشش باید کرد که به وسیلۀ موج انقلاب کارگران و نارضایتی دهقانان Sejm را به دست آورد.
تسلیم تحریک نشوید.
باید اجازه داد که انقلاب تا رسیدن کامل میوه رشد کند. پیروزی نیروی شوروی در درون لهستان یک پیروزی غول آسای بینالمللی خواهد بود. به نظر من اگر اینک قدرت شوروی تا حدود ٢٠ تا ٣٠ درصد پیروزی بینالمللی به دست آورده باشد، آنگاه با پیروزی نیروی شوروی در درون لهستان، ما ۴۰ تا ۵۰، شاید حتی ۵۱ درصد پیروزی بینالمللی انقلاب کمونیستی را خواهیم داشت. زیرا که لهستان همسایۀ آلمان، چکسلواکی و مجارستان است، و یک لهستان شوروی تمامی رژیمی که بر اساس صلح ورسای بنا شده است را تحلیل خواهد برد.
به این دلیل است که کمونیستهای لهستانی مسئولیتی در برابر تمامی جهان دارند – مسئولیت اینکه تسلط محکمی بر سکّان کشتی خود داشته باشند و به دور از تحریکات کشتی را برانند.
آیا ارزش دارد کتک زدن دابل به وسیلۀ دازینسکی و شرکاء را تلافی کرد؟ اگر بناست تلافی شود باید از راه کوبیدن دازینسکی، درست مانند آن، بدون هیچ تیراندازی یا زخم کردن، باشد. ممکن است این کار ارزشش را داشته باشد اگر تأثیرش این باشد که به یک شخص گستاخ به دست کارگران درسی داده شود، و روحیۀ کارگران را به قیمت قربانی کردن ۵ تا ١٠ نفر آنها (به وسیلۀ زندانی کردن یا اعدام) محکمتر بکند. ولی شاید ارزشش را نداشته باشد: آیا این واقعیت که دابل ما بیرحمانه کوبیده شده، برای هدف تبلیغ در بین دهقانان سودمندتر نخواهد بود؟ آیا این در کسب هم دردی و همفکری دهقانان عقب مانده نسبت به ما مؤثرتر نخواهد بود تا اینکه دازینسکی را بزنیم؟ این را باید با دقت بیشتری سنجید.
با درودهای کمونیستی
لنین
١٩ اکتبر ١٩٢١
اولین بار در ٢٢ آوریل ١٩٦٢
در پراودا شمارۀ ١١٢ منتشر شد.
مجموعه آثار لنین، جلد ۴٢، ص ۵۵-٣۵۴
[١] P.P.S. – حزب سوسیالیست لهستان – یک حزب ناسیونال-رفرمیستی که در ١٨٩٢ تأسیس شد.